در این غروب پر از دلتنگی در حالی که خورشید آسمان در پشت کوه ها به خواب می
رود و آسمان آبی سرخ و دلگرفته می شود دلم هوایت را کرده است عزیزم.
در این خلوت عاشقانه ، در حالی که چشمانم از دلتنگی خیس خیس است و دستانم
محتاج دستان تو هست و آرزوی شانه های مهربانت را میکنم دلم هوایت را کرده است
عزیزم.
در این سکوت تلخ ، در حالی که حتی صدای نفسهایم را نمی شنوم ، و در حالی که
آرزوی آغوش گرمت را دارم ، دلم هوایت را کرده است عزیزم...
در این لحظه های سرد و نفسگیر ، در این لحظه هایی که تنهایی سر به سر قلب پر
از درد من میگذارد و در حالی بغض غریبی در گلویم نشسته است ، دلم هوایت را
کرده است عزیزم...
در این سرزمینی که هر کس یاری دارد و هر کس یاوری ، در این ثانیه های کند و بی
پایان و در حالی که من تنهایی در گوشه ای نشسته ام و سرم را بر روی پاهای خودم
گذاشته ام ، دلم هوایت را کرده است عزیزم....
در این شب بی ستاره ، در این شبی که مهتاب به خواب رفته است و آسمان وجودم
تاریک تاریک است ، دلم هوایت را کرده است عزیزم...
در این دنیای بزرگ و در این سرزمین بی محبت در حالی که پاهایم خسته از رفتن
است و گونه ام خیس از اشک ریختن و پیش خود نام تو را زمزمه میکنم ، و آرزوی تو را
دارم دلم هوایت را کرده است عزیزم...
دلم هوایت را کرده است عزیزم. دلم هوای تو را کرده است...کاش بودی ، و کاش دلم
را به حال و هوای دیگری می بردی...
به حال و هوای عاشقانه ... به حالی که شاد باشم چونکه در کنار تو هستم ، اشک
شوق بریزم چونکه در آغوشمی ، و لبخند بزنم چون که تو مال منی....
عزیزم بیا و با حضورت در کنارم حال و هوای دلم را دگرگون کن...
بیا تا تنهایی جای خالی ات را با حضور دوباره اش پر نکرده است
بیا با من باش عزیزم ، بیا که دلم هوایت را کرده است عزیزم...
بیا تا با آرامش زندگی خود را ادامه دهم....
سلام من آرش هستم یه وبلاگ دارم که اگه دوست داشتی یه سر بزن و بعد اگه دوست داشتی باهم تبادل لینک کنیم
salam pesar da-ie khoobam
alah ye chand vaghtie gah gah miamo neveshtehato mikhoonam...be nazare man to jozve adama-i hasty ke harfe delesho kheili rahat mitoone bezane va az inke ehsasesho ba adamaye dige ghesmat mikone khoshhale..kheili khoshhalam ke injoorie ehsaset har chy ke hast gham eshgh tanha-i ya har ehsase khooby ke dary ro mitooni bayan koni kheili adama mesle khode man vaghty dar oje tanha-i zajr mikeshan ya vaghty az khoshhali nemitdoonan chy kar konan tavan bayan kardanesho nadaran va in kheili kheili sakhte omidvaram be neveshtan edame bedy chon har chy bishtar benevisi be entekhabe loghata hassas tar mishi o ghashang tar minivesi. barat arezooye movafaghiat mikonam
dokhtar ammat az rahe door
Sara
خیلی زیبا نوشته شده بود واقعا دست شما درد نکنه من میخواستم در این پیام اول باشم که نشد . انگار اینجور که معلومه سوم شدم . مبارکه ....
چه خوب مىشد اگر معلم ادبیات، تنها درس ادب را تصویر نمىکرد، بلکه گاهى « هندسه ادب » را نیز ، روى تخته مىکشید و پیش چشمهاى ما، آن را ضرب در « فلسفه زندگى » مىکرد.
چه قدر خوب مىشد اگر معلم هندسه، زاویه محبت را در دایره عشق و بیرون از متوازىالاضلاع خطهاى سیاسى ترسیم مىنمود!
چه خوب مىشد اگر معلمفیزیک ، در آزمایشگاه ذهن دانشآموزان خود، پروتونهاى سبز دوستى را ازالکترونهاى زرد کینه جدا مىکرد و در جاذبه میکروسکوپ مهر، اتم اصلاح شدهرا به آنها نشان مىداد.
چه قدر خوب بود ، اگر معلم شیمى ، با کیمیاى عشقخود ، مس « من » را به طلاى « هو » تبدیل مىکرد.
چه قدر خوب مىشد اگر به زنبورهاى بىعسل، جواز کند و سازى نمىدادند!
چه قدرخوب مىشد اگر قطره، دریا نمىشد، که رنجسفر دوباره را از خود به خود،هموار سازد.
چه قدر خوب مىشد اگر تصویر « اى کاش، اى کاش » کاشیهاى خانه ما را تزیین نمىکرد
FELAN BYE TA ....
با سلام .وبلاگ خوبی داری که روز به روز داره پیشرفت میکنه و بهتر میشه ..امیدوارم همیشه موفق باشی....see u
سلام واقعا بهتون تبریک میگم واقعا که گل کاشتید
انشاالله همیشه موفق باشید